غول اسا سایر معانی: غول اسا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] تصاعد عددی، تصاعد حسابی
پیشروی فرودی [موسیقی] پیشروی آکوردها که به فرود منجر میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
بوق پیشرَوی تماس [مهندسی مخابرات] بوق برگشتی از سامانههای سودهی برای اطلاع دادن از پیشروی تماس به تماسگیرنده
تغییر جاری [زبانشناسی] تغییری که در زبان یک جامعه زبانی مفروض در جریان است
[بهداشت] شرح سیر بیماری توسط پزشک
نقشۀ آتشنشانی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] نقشهای که برای آتشسوزیهای بزرگ تهیه میشود و بر روی آن محدودۀ حریق و نحوۀ بهکارگیری نیروهای آتش ...
تصاعد هندسی [شیمی] تصاعد هندسی [ریاضیات] تصاعد هندسی، فرایازی هندسی [آمار] تصاعد هندسی
جنگ سختی جریان یا ادامه دارد
در حال ادامه، دردست اقدام
ورود، دخو ل سایر معانی: (ورود ژن های یک گونه به مجموعه ژن های گونه ی دیگر) تداخل ژن ها
[عمران و معماری] جریان پیشرونده توام [زمین شناسی] جریان پیش رونده تواُم [آب و خاک] جریان پیشرونده توأم