جبهۀ همرسی [علوم جَوّ] جبههای که با رسیدن جبهۀ سرد به جبهۀ گرم تشکیل میشود و در طی تشکیل آن هوای گرم سطح زمین به بالا رانده میشود |||متـ . جبهۀ همرسیده occluded ...
واژههای مصوب فرهنگستان
انسداد، جفت شدگی، بسته شدگی سایر معانی: بند آمدگی، گرفتگی، (دندانپزشکی) خوب جفت شدن (دندان های بالا و پایین)، رجوع شود به: front occluded، جفت شدگی دندانها [شیمی] احتباس، جذب، گرفتگی ( جذب گ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط بَرهمایی [پزشکی - دندانپزشکی] خطی فرضی که از محل تماس دندانهای فک بالا و پایین در حالت بَرهمایی میگذرد ...
دارای سوء نیت سایر معانی: (دندان پزشکی - بد روی هم قرار گرفتن دندان های بالا و پایین ) بدجفتی [دندانپزشکی] دارای سوء نیت، در دندانپزشکی به occlusion نامناسب گفته می شود یعنی دندانهای فک بالا ...
ناهمایی [پزشکی - دندانپزشکی] ← نابَست
جبهۀ همرسی گرم [علوم جَوّ] جبهۀ حاصل از به بالا رانده شدن جبهۀ سرد روی سطح جبهۀ گرم و قرار گرفتن هوای سرد بهجای هوای سردتر |||متـ . جبهۀ همرسیدۀ گرم warm occluded front ...
نابَست [پزشکی - دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن دندانهای بالا و پایین در حالت بَرهمایی مرکزی به یکدیگر نمیرسند|||متـ . ناهمایی nonocclusion ...
جلو گیری، بازداشت، ایست، سد سایر معانی: (لوله و غیره) گیر، گرفتگی، بندش، بندآمدگی، ایستش، توقف، وقفه، تعطیل، قطع، منع [فوتبال] جلوگیری کردن
جبهۀ همرسیدهای که براثر تشکیل یک چرخند جدید در نقطۀ همرسی و گاه براثر جابهجایی چرخند قدیمی در امتداد جبهه، سمت حرکت آن برعکس شده باشد [علوم جَوّ] ...
خطی فرضی که از محل تماس دندانهای فک بالا و پایین در حالت بَرهمایی میگذرد [پزشکی - دندانپزشکی]
← نابَست [پزشکی - دندانپزشکی]
فرایند تشکیل جبهۀ همرسیده |||متـ . همرسی جبههای frontal occlusion [علوم جَوّ]