مستطیلی [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که گوشههای آن معمولا گرد باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
مستطیلی پخشیده [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن دو به سه باشد
مستطیلی عرضی [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به دوازده باشد
مستطیلی بسفروفشرده [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به شش باشد
تخم مرغی، خاگدیس، بیضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ovoid جسم تخم مرغی، تخم مرغی شکل
ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن سه برابر عرض باشد [زیستشناسی - علوم گیاهی]
ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن دوازده برابر عرض باشد [زیستشناسی - علوم گیاهی]
ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به دوازده باشد [زیستشناسی - علوم گیاهی]