یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود، ادم بیپر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الفصفر [ریاضی] عدد اصلی هر مجموعه که با مجموعۀ اعداد طبیعی در تناظر یکبهیک است
واژههای مصوب فرهنگستان
صفر، نیستی، هیچ، ابدا سایر معانی: هیچی، بی اهمیت، ناچیز، اصلا نه، آدم بی ارزش، آدم بی اهمیت، نهستی، بی ارزش [ریاضیات] هیچ، صفر
(امریکا - خودمانی) هیچ، هیچ چیز، صفر
عدد اصلی هر مجموعه که با مجموعۀ اعداد طبیعی در تناظر یکبهیک است [ریاضی]