[عمران و معماری] جیران یکنواخت - جریان متغیر [زمین شناسی] جریان نایکنواخت [معدن] جریان غیریکنواخت (آبکشی) [آب و خاک] جریان غیر یکنواخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر عادی، بی ترتیب، خلاف قاعده، غیر معمولی، بی قاعده، نا مرتب، بی رویه سایر معانی: نامنظم، ناهنجار، بی انتظام، غیرطبیعی، نابهنجار، (ارتش) چریکی، ناصاف، ناراست، نامستقیم، نامتناسب، ناهموار، ( ...