[برق و الکترونیک] مغناطیس- نور شاخه ای از فیزیک که به تأثیر میدانهای مغناطیسی بر روی نور می پردازد .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] جنبش نوری مغناطیسی حرکت گرد و غبار و ذرات دیگر تحت تأثیر توأم میدان مغناطیسی و انرژی تابشی مانند نور .
[برق و الکترونیک] مغناطو پلاسمادینامیک تولید الکتریسیته با پرتاب باریکه ای از گاز پونیده به داخل میدان مغناطیسی ،برای به دست آوردن اثری مشابه با حرکت میله ای مسی در نزدیکی آهنربا .
واحد مغناقطبایی [زمینشناسی] یک توده سنگی با قطبایی ماندهمغناطشی یکنواخت که از سنگهای مجاور با قطبایی متفاوت متمایز است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] ضرب کننده مغناطو مقاومتی ضرب کننده آنالوگی که در آن مغناطو مقاومتهای پوسه - نازک در شکافهای هوایی هسته مغناطیسی ضرب کننده نصب می شوند . سیگنال ورودی اعمال شده به پیچکی که ر ...
[برق و الکترونیک] مغناطو مقاومت مقاومتی که مقدار مقاومتش با شدت میدان مغناطیسی اعمال شده به آن ؛تغییر می کند. از آنها به طور معمول به صورت زوج مدار پل استفاده می شود که یک آهنربای دائمی بایا ...
مغناپوش [ژئوفیزیک] منطقۀ نسبتا نازکی میان مغناایست زمین و جبهۀ ضربۀ (shock front) باد خورشیدی
جریان حلقوی مغناسپهری [ژئوفیزیک] جریان جاری در حلقهای از ذرات باردار در پیرامون زمین
گرایۀ مغناایستایی [فیزیک] موج اسپینی تولیدشده در مادۀ مغناطیسی در حالتی که طولِموج آن بزرگتر از یکدهم اندازۀ نمونه است |||متـ . مُد مغناایستایی ...
مغناایستایی [فیزیک] شاخهای از فیزیک که در آن پدیدههای مغناطیسی مستقل از زمان بررسی میشود
[برق و الکترونیک] مغناطوکشسانی ؛ اثر ژول تغییر در ابعاد یک جسم فروُمغنامغناطیس در هنگام قرار گرفتن جسم در میدان مغناطیسی.
[برق و الکترونیک] تراگردان مغناطوکشسان تراگردان سوناری که جریان متناوب را به انرژی صوتی با همان بسامد تبدیل می کند و انرژ صوتی را به شکل باریکه ای در می آورد. تعداد زیادی از لامپهاو پیچکهای ...