[برق و الکترونیک] ذخیره مغناطیسی، حافظه مغناطیسی ذخیره ای که اطلاعات را با تغییر درجه ی مغناطیس شدگی ماده مغناطیسی نشان می دهد .این ماده می تواند دیسک، صفحه یا نوار مغناطیسی باشد .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توفان مغناطیسی [نجوم] تغییر قابلتوجه میدان مغناطیسی زمین و کاهش مؤلفۀ افقی میدان که براثر برخورد سیلی از ذرات باردار خورشیدی به وجود میآید ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] قسمتی در دستگاه تصویر افکن برای پخش صدا
[سینما] حاشیه گذاری مغناطیسی
برداشت مغناطیسی [مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که برای تعیین شدت و جهت میدان مغناطیسی زمین در نقاط مشخصی از سطح زمین انجام میشود ...
پذیرفتاری مغناطیسی [ژئوفیزیک] [ژئوفیزیک] معیار توانایی مغناطیس شدن ماده|||[فیزیک] نسبت مغناطش پدیدآمده در یک ماده به شدت میدان مغناطیسی وارد بر آن ...
[نفت] نمودارگیری از پذیرفتاری مغناطیسی
نوار مغناطیسی سایر معانی: (ضبط صوت و غیره) نوار مغناطیسی (یا برکشندی) [حسابداری] نوار مغناطیسی [سینما] نوار مغناطیسی [کامپیوتر] نوار مغناطیسی [برق و الکترونیک] نوار ضبط مغناطیسی - نوار مغناط ...
[کامپیوتر] بسته نوار مغناطیسی
[کامپیوتر] چگالی نوار مغناطیسی
[برق و الکترونیک] دستگاه ضبط نوار مغناطیسی ماشینی که قادر به ضبط و پخش سیگنالهای بسامد شنیداری روی نوار مغناطیسی است . در هنگام ضبط، درستگاه سیگنال را به تغییرات مغناطیسی در محیط تبدیل می ند ...
[کامپیوتر] مرتب نمودن با نوار مغناطیسی