نه، رای منفی سایر معانی: (به ویژه هنگام اخذ رای شفاهی) نه، مخالف (در برابر: بلی، موافقم aye)، رای مخالف، پاسخ منفی، رد، انکار، نی گویی، ارندان، خیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] نابرابری بی اَن اِمه-چبیشوف
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na2ZrSi3O9•2(H2O)
(جانور شناسی) قره قاز سینه سفید (phalacrocorax bougainvillii - بومی کشورهای پرو و شیلی - کود گوانو guano از فضله ی آن است)
(اسکاتلند) جشن شب سال نو (که نوجوانان دور می افتند و سرود می خوانند و عیدی می گیرند)
رود کوتنی (در استان بریتیش کلمبیا ـ کانادا)
انکار، رد، تکذیب، عدم پذیرش، حاشا سایر معانی: ناخستویی، واسرنگیدن، ارندان، پرده پوشی، ناپذیرایی، عاق سازی، دست رد (بر سینه ی کسی) زدن، پس زدن، روگردانی، رجوع شود به: self-denial [ریاضیات] ضد ...
جواب منفی سایر معانی: (خودمانی) نه، نه خیر، نچ، نفی
فرهنگ گورچالی [باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در هزارۀ سوم ق.م که مشخصۀ آن روستاهای بارودار و تدفینهای گورچالی در زیر گورتلهاست ...
واژههای مصوب فرهنگستان
فرهنگ گورالواری [باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در عصر مفرغ که مشخصۀ آن گورهایی است حاوی بقایای استخوانها و زین و یراق اسب و شواهدی دیگر ا ...
نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در عصر مفرغ که مشخصۀ آن گورهایی است حاوی بقایای استخوانها و زین و یراق اسب و شواهدی دیگر از پرورش اسب [باستانشناسی ...