[عمران و معماری] مکانیزم مرکب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] گونیای مرکب، خط کش مرکب
[نساجی] کوک مرکب - دوزندگی
[پلیمر] فنون ترکیبی
[زمین شناسی] نفت گیر مرکب نفت گیر مختلط؛ یک تله برای نفت یا گاز که دارای عناصر یا عوامل ساختمانی و چینه شناسی می باشد.
[ریاضیات] ترکیب بدون تکرار
ترکیبی
[ریاضیات] آنالیز ترکیبیاتی
[برق و الکترونیک] منطق ترکیبی
[حسابداری] ترکیبات
تکفیر، لعن و نفرین، تهدید بمجازات سایر معانی: فحاشی و تهدید، تقبیح، لعن و تعن
[حقوق] کمیسیون حقوق تجارت بین الملل (سازمان ملل متحد)، آنسیترال