[زمین شناسی] فشارانفجار انرژی حاصل زانفجاربه دوصورت خودنمایی میکند،انرژی موج ضربه یافشارانفجاروانرژی حاصل ازگازهایافشارچال،فشارانفجارناشی ازانتشارموج انفجاردرستون ماده منفجره میباشد.مقدارآن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] سرعت انفجار (آتشباری)
[زمین شناسی] لامیناسیون متقاطر یا مورب، لامینوسیون متقاطع.
dissemination, n•انتشار، پراکنش، پراش، اشاعه
[برق و الکترونیک] بازترکیب تفکیکی به دام اندازی الکترون توسط یون مولکولی مثبت . الکترون با یون ترکیب ده و آن را به دو اتم خنثی تفکیک می کند.
فالگیری، پیش گویی، فال، تفال، غیب گویی، حدس درست، فال بینی سایر معانی: آینده بینی (با سحر و جادو)
[حقوق] تابعیت مضاعف
(پزشکی) عاج شدگی (نابهنجاری استخوان و مفصل به خاطر سفت و فشرده شدن و صاف شدن آن)، طب سفت و سخت، عاجی، سختی، حالت عاجی
سائق دفع [روانشناسی] اصرار و میل شدید به دفع ادرار و مدفوع که عوامل روانشناختی تأثیر قابلملاحظهای در آن دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] روش حذفی، روش حذف [آمار] روش حذفی
elimination, n•1- حذف، از قلم افتادگی 2- نابودی، معدوم سازی، نیست سازی
[آمار] حذف متغیّرها