نماهنگ [سینما و تلویزیون] تصویر و قطعهای موسیقیِ با یا بدون کلام که در هم تلفیق شده باشد |||* در زبان فارسی، واژه ویدئوکلیپ برای این مفهوم به کار رفته است. ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تلویزیون، تلویزیونی، تصویری سایر معانی: وابسته به تلویزیون، وابسته به تصویر تلویزیون (در برابر صدای آن: audio)، وابسته به نشان دادن داده ها بر صفحه ی کامپیوتر، فرتوری، دیداری، مخفف: videocas ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویر و قطعهای موسیقیِ با یا بدون کلام که در هم تلفیق شده باشد |||* در زبان فارسی، واژه ویدئوکلیپ برای این مفهوم به کار رفته است. [سینما و تلویزیون] ...