[سینما] تنظیم کننده موسیقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] سرپرست موسیقی - مدیر موسیقی
تالار موسیقی، اطاق ساز ورقص، سالن موسیقی [سینما] محل نمایشهای خاص
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار می دهند
کرسی پیانو زنان
[کامپیوتر] ایجاد کننده موسیقی .
موسیقیدرمانی [موسیقی] استفاده از موسیقی در درمان برخی از بیماریها
واژههای مصوب فرهنگستان
موسیقیگَردی [گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن گردشگران برای تماشای کنسرت موسیقی به محل برگزاری آن سفر میکنند
[سینما] نوار موسیقی
نماهنگ [سینما و تلویزیون] تصویر و قطعهای موسیقیِ با یا بدون کلام که در هم تلفیق شده باشد |||* در زبان فارسی، واژه ویدئوکلیپ برای این مفهوم به کار رفته است. ...
[سینما] تنظیم موسیقی
ساز [موسیقی] ابزار تولید صدا، بهغیراز صدای انسان، در موسیقی