مار ماهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) صدف ارغوانی (جنس murex - بومی آبهای گرمسیر)، صدف ارغوان، صدف فرفری
دختر ناز نازی
فروتنی سایر معانی: سنگینی ظاهری، وقار ساختگی، ازرم ساختگی
در دیوار قرار دادن
عفت، نجابت، پاکدامنی، عفت وعصمت، سادگی سایر معانی: پرهیزکاری، پارسایی، عصمت، تجرد، پرهیز از مقاربت جنسی (به خاطر ملاحظات مذهبی)
محدود، بستری، منحصر، محدود شده سایر معانی: 1- محدود 2- بستری [عمران و معماری] تحت فشار - محبوس [بهداشت] زیر فشار - محبوس
محجوب، دارای عدم اتکاء بنفس سایر معانی: فاقد اعتماد به نفس، ناخوداستوار، کم رو، سربه زیر، خجالتی
در اغوش گرفتن، محصور کردن، در جوف قرار دادن، در میان گذاشتن، به پیوست فرستادن سایر معانی: احاطه کردن، پیراگیری کردن، فرا گرفتن، گردگیری کردن، دورگرفتن، حصارکشی کردن، (در بسته یا پاکت و غیره ...
[عمران و معماری] کفشک
سرافکندگی، فروتنی، خشوع سایر معانی: پستی
نگه داشتن، بزندان افکندن سایر معانی: زندانی کردن، حبس کردن، محبوس کردن، به زندان انداختن، (مجازی) محدود کردن، در تنگنا گذاشتن [حقوق] زندانی کردن، حبس کردن