استدلالی، منطقی، عقلانی سایر معانی: کرویزی، مستدل، راست اندیشانه، عاقلانه، پیامد منطقی، (نتیجه ی) منتظره، دارای استدلال درستlogical _پسوند: وابسته به علم یا نظریه ی بخصوص، - شناسانه (-logic ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاید، محتملا سایر معانی: محتملا، شاید
استدلالی سایر معانی: استدلالی [ریاضیات] استدلالی