[کامپیوتر] عبارت آمیخته یاب .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشتاور آمیخته [آمار] ← گشتاور حاصلضربی
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] گشتاور مختلط [آمار] گشتاور آمیخته
[ریاضیات] مشتق جزئی مخلوط، مشتق پاره ای آمیخته، مشتق جزئی آمیخته
[ریاضیات] مشتقات جزئی مخلوط مرتبه ی دوم
نظریۀ پتانسیل مختلط [خوردگی] نظریهای که براساس آن در طی خوردگی یک نمونۀ فلزی، بدون اعمال بار الکتریکی، کل آهنگ اکسایش با کل آهنگ کاهش برابر است ...
[ریاضیات] حاصل ضرب مختلط سه بردار، محصول ترکیبی، محصول مختلط
[عمران و معماری] جریان پیشرونده توام [زمین شناسی] جریان پیش رونده تواُم [آب و خاک] جریان پیشرونده توأم
نشان گذاری امیخته مبنا
[ریاضیات] کسر متناوب مرکب
[ریاضیات] متناوب مرکب
[ریاضیات] نمونه گیری آمیخته