غلط شمردن، بد حساب کردن، بد تعبیر کردن، بد شمردن سایر معانی: عوضی شمردن، در شمارش اشتباه کردن [ریاضیات] بد حساب کردن، بد شمردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوء تفاهم، پیش بینی غلط، محاسبه اشتباه سایر معانی: محاسبه اشتباه، پیش بینی غلط [ریاضیات] محاسبه ی غلط