کانیساز [زمینشناسی] ← سیال کانسنگساز
واژههای مصوب فرهنگستان
کانی کننده، معدنی کننده، کانیگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[خاک شناسی] تجزیه کانی شناختی
قاعدۀ فاز کانیشناختی [زمینشناسی] یکی از صورتهای قاعدۀ فاز گیبس (Gibbs) که در آن تعداد درجات آزادی بهوسیلۀ متغیرهای فیـزیکی- شیمیایی در محیطهای طبیعی کم یا ...
از لحاظ کان شناسی
معدن شناس سایر معانی: معدن شناس [زمین شناسی] کانی شناس شخصی که به بررسی و مطالعه نحوه شکل گیری، مشخصات، ترکیب و طبقه بندی کانیها می پردازد، زمین شناسی که زمینه مطالعاتی او کانی شناسی است. ...
مبحی معدن شناسی، کان شناسی سایر معانی: کانی شناسی، دانش شناخت مواد معدنی، مبحک معدن شناسی [زمین شناسی] کانی شناسی شاخه ای از علم زمین شناسی که وظیفه آن مطالعه چگونگی تشکیل و تغییر کانیها در ...
[زمین شناسی] کانی زادی
[خاک شناسی] معدنی پرور
[زمین شناسی] لامپروفیری که قسمت اعظم آن از درشت بلورهای بیوتیت که در خمیره ای از فلدسپات قلیایی و بیوتیت قرار گرفته اند، تشکیل شده است.
[ریاضیات] صغری