سن عقلی پایه [روانشناسی] سن عقلی که در آن فرد میتواند به همه موارد آزمون معیار پاسخ مناسب بدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
نظریۀ تحولِ شناختی [روانشناسی] نظریهای که به تبیین سازوکارهای زیربنایی رشد و بالندگی تفکر میپردازد
به قسمت های مجزا تقسیم نمودن، به اپارتمان های جداجدا تقسیم کردن، حجره حجره کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قسمت قسمت، کوپه دار
مدلسازی اتاقکی [مهندسی پزشکی] نوعی مدلسازی بر پایۀ تحلیل سامانههای حیاتی ازطریق انتقال محلول از یک اتاقک به اتاقک دیگر ...
حیطهبندی ۲ [رمزشناسی] نوعی گروهبندی غیرسلسلهمراتبی اطلاعات حساس برای واپایش دسترسی دادهها که دقیقتر از دستهبندی امنیتی سلسلهمراتبی عمل میکند ...
بخش بخش شدن روانشناسى : بخش بخش کردن
دارای خاصیت متمم یامکمل ,تمام کننده
[حسابداری] کارت(کاربرگ)تجزیه و تحلیل هزینه های دوایر
[حسابداری] سربار کارخانه دوایر
[ریاضیات] واحد تشکیلاتی
(گرایش زیاده از حد به بخش بخش سازی و پیروی از مقرارت هر بخش) فرشیم گرایی، بخش گرایی