بردگی، غلامی، برزگری فلاکت بار سایر معانی: serfage بردگی، غالامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بردگی، بندگی سایر معانی: برده، غلامی، کار شاق، جان کنی، خر حمالی، (مجازی) اسارت، گرفتاری، (سخت) در بند چیزی بودن، عبودیت