فروتنی، حلم، خونسردی ونرمی سایر معانی: فروتنی، خونسردی ونرمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم اعتماد به نفس، کمرویی، ترس بیم از خود سایر معانی: ناخوداستواری
سرافکندگی، فروتنی، خشوع سایر معانی: پستی
واگذاری، سرافکندگی، تابع، انقیاد، تسلیم، تفویض، اطاعت، فرمان برداری، اظهاراطاعت سایر معانی: رضا، رضایت، گردن نهی، تن در دهی، تقدیم، (برای تصویب یا رسیدگی) ارائه، دادن، عرضه، هر چیزی که ارسال ...