التیام دهنده، شفاء دهنده سایر معانی: درمانبخش، درمانگر، شفابخش، التیام بخش، شفا دهنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمن، جادوگر و حکیم قبیله، دهخدا، کشیش یاکاهن یا جادوگرمردم قدیم شمال اسیا واروپا
ساحر، جادو گر و طبیب سایر معانی: (برخی قبایل بدوی) ساحر و حکیم باشی، در میان قبایل افریقایی جادو گر و طبیب، ساحر