برش جور [سینما و تلویزیون] برشی که برای ایجاد پیوستگی بین دو نما انجام شود
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] دیزالو تطابقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] خط پیوند
(تنیس و غیره) شرکت در مسابقه
امتیاز طلایی [ورزش] امتیازی که با کسب آن برندۀ مسابقه تعیین میشود
[نساجی] تخمین مقایسه ای
طبق انتظار بودن، مطابق میل بودن
واگن رابط [حملونقل ریلی] واگنی که قلابهای اتصال سر و ته آن همشکل نیست، بلکه یکی متناسب با قلابهای لوکوموتیوی است که پیش از آن قرار دارد و دیگری متناسب با قلابها ...
کبریت بغلی، کبریت مقوایی
[برق و الکترونیک] بارتطبیق یافته بار با مقدار امپدانسس که منجر به جذب بیشینه ی انرژِ از منبع سیگنال شود .
[آمار] آزمون tی جفتهای جور
[سینما] تطابق شاتها - تطابق و تداوم شاتها - تناسب و انطباق نماها