همآغاز [ورزش] در دوچرخهسواری، مسابقهای که در آن همۀ شرکتکنندگان همزمان و از یک محل مسابقه را شروع میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تل انباره، انبارش توده ای [کامپیوتر] تل انباره ؛ انباره انبوه [ریاضیات] انبارش توده ای، بایگانی، تل انباره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] تنش جرمی
[بهداشت] درمان گروهی - درمان جمعی
[عمران و معماری] ضریب انتقال جرم
طیفسنجی انرژی جنبشی جِرمی یون [شیمی] نوعی طیفسنجی انرژی جنبشی یون که در آن جِرم محصولات یونی ازطریق اندازهگیری انرژی جنبشی یونی تعیین میشود ...
خون ریزی، کشتار، قتل عام کردن سایر معانی: کشتار همگانی، همه کشی، قتل عام، شکست قاطع (به ویژه در مسابقه)، سخت شکست دادن، سخت آسیب رساندن، صدمه ی شدید زدن، کشتار همگانی کردن، همه کشی کردن، کشت ...
ورزمان [پزشکی] استفاده از یک رشته حرکات منظم، مانند مالش و فشار و ضربه و مشتومال برای افزایش گردش خون و تقویت ماهیچهها و بافتهای نرم که به رفع خستگی و آرامش فرد ...
ماساژ، مشت و مال، ماساژ دادن، مشتمال دادن، مشت و مال دادن سایر معانی: مالاندن، (از ریشه ی عربی)، مالش [سینما] پیام فیلمساز [کامپیوتر] تغییر دادن ؛ ماساژ دادن ؛ پردازش داده ...
[کامپیوتر] ثبت اطلاعات پیام ها
[سینما] پیامهای تصعید شده
(جانورشناسی) ماساسوگه (مار زنگی کوچک به نام sistrurus catenatus که در بخش های باتلاقی شرق و جنوب ایالات متحده یافت می شود)