مراقبتهای مدیریتشده [مدیریت سلامت] روشی در نظام ارائۀ مراقبتهای سلامت که در آن بیمهگر یا بیمهگذار بر ارائه و هزینه و نرخ و بهرهمندی و کیفیت مراقبت ن ...
واژههای مصوب فرهنگستان
جنگل تحت مدیریت [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی که در چارچوب طرح جنگلداری، روشهای خاص جنگلشناسی و پرورشی در آن اعمال میشود ...
[کامپیوتر] دستورالعمل با مدیریت کامپیوتر ؛ آموزش با مدیریت کامپیوتر - دستور تحت مدیریت کامپیوتر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حریق خواستۀ مدیریتشده [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] حریقی که مدیریت جنگل آن را برای رسیدن به اهداف خاص ایجاد میکند ...
مدیریت موجودی با فروشنده [مهندسی مخابرات] فرایندی که در آن کمبود موجودی انبار را فروشندۀ کالا رفع میکند بیآنکه نیازی به سفارش مشتری باشد ...
مثل آب خوردن
توافق میان سازنده و فروشنده درباره ی بهای کالا برای مشتری، بهاگذاری دادورانه، (بازرگانی ـ امریکا)، تجارت مشروع، کسب منصفانه، کسب حلال
دسته دار