روشی در مدیریت که در آن مسئولیتها و اختیار اداره طرحها و برنامهها، بهجز موارد استثنایی، به کارکنان و مدیران رده میانی واگذار میشود [مدیریت] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مدیریت کار مبتنی بر هدفهای تعریفشده و موردتوافق [مدیریت]
رویکردی پویا در مدیریت منابع طبیعی که در آن تأثیر سیاستها و تصمیمگیریهای اعمالشده بهطور مداوم پایش میشود و روشهای مدیریتی در جهت دستیابی به اهداف مو ...
کاربرد و اجرای اصول مختلف زیستی و اقتصادی و اجتماعی در مدیریت و حفاظت و بهرهبرداری جنگل برای دستیابی به اهداف مشخص و حفظ زادآوری آن [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ...
ادارۀ جنگل با هدف رسیدن به جنگل بهنجار [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
ادارۀ جنگلهای غیردولتی که مالکیت آنها به اشخاص یا شرکتهای خصوصی تعلق دارد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
ارزیابی و بررسی عوامل گوناگون زیانبار و خطرساز در سرمایهگذاری، برای افزایش اطمینان از بازگشت سرمایه [عمومی]
مجموعه تدابیر و برنامههای کمهزینۀ بهبود سامانۀ حملونقل برای رسیدن به کارایی مطلوب [حملونقل درونشهری - جادهای]
بهکارگیری بیشینۀ منابع محدود برای دستیابی به اهداف سلامت در سطح فردی یا همگانی [مدیریت سلامت]
نظارت بر عملکرد یک شبکه و فرایند نگهداری از آن از طریق پایش اجزا و پیکربندی و تخصیص منابع در سراسر آن شبکه [مهندسی مخابرات]
نوعی مدیریت حیاتوحش که اهداف نیمهتجاری مانند تولید پروتئین و چرم نیز در آن گنجانده شده است [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
بهکارگیری فنون یا راهبردهای خاص نظیر آرَمِشآموزی (relaxation training) و فنون تنفس برای برخورد با موقعیتهای فشارزا [روانشناسی]