پایین، صدای گاو، پایین، پست، فروتن، محقر، اندک، افتاده، کم، اهسته، پست ومبتذل، صدای گاو کردن، پایین سایر معانی: کم ارتفاع، کم بلندی، زیر، زیرین، کوتاه، فرو رفته، گود، سفلی، نشیب، کم ژرفا، کم ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[مهندسی گاز] فولادکم آلیاژ
[سینما] زاویه نسبتاً پایین - نما از زاویه پایین و اریبی - زاویه سرپایین - زاویه سرپایین - زاویه سربالا - زاویه پایین - زاویه به طرف بالا - زاویه از پایین - دید از زاویه پایین - زاویه رو به ب ...
[معدن] گسل کم شیب (زمین شناسی ساختمانی) [نفت] گسل کم زاویه
[سینما] نمای کم زاویه - زاویه سربالا - نمای زاویه پایین - نمای سربالا - نمای سربالا [از زاویه پایین ] - نمای سربالا از زاویه پایین
[زمین شناسی] جذر بزرگ نجومی(lat)
برای جلب مشتری هزینه را کم برآورد کردن و بعدا دبه کردن، (برای جلب مشتری) در باغ سبز نشان دادن
طب فشار خون کم یا پایین
[صنایع غذایی] نوشابه کم کالری : انرژی کمی در بدن تولید میکند.
[زمین شناسی] نیروگاه آبی کم ظرفیت قدرت نصب شده خروجی این نیروگاه از 100 تا 999 کیلووات می باشد .
فولاد کمکربن [مهندسی مواد و متالورژی] فولادی که میزان کربن آن 0/15 درصد یا کمتر از آن است
واژههای مصوب فرهنگستان
جناح آزادی گرا و بشارت گرای کلیسای انگلیکان