مجموعه بازبسته [ریاضی] مجموعهای در یک فضای توپولوژیکی که هم باز و بسته است
واژههای مصوب فرهنگستان
[آمار] بازه اطمینان کلوپر-پی یرسون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[روانپزشکی] رشد شناختی. رشد توانایی رفتار کودک بگونه ای هشیارانه.
نظریۀ تحولِ شناختی [روانشناسی] نظریهای که به تبیین سازوکارهای زیربنایی رشد و بالندگی تفکر میپردازد
[نساجی] عمل آوری مواد رنگی - تهیه رنگ
[آب و خاک] پوشش مرکب
[زمین شناسی] شیب کاو شیب پایانی، شیب محاقی/ افولی.
[نفت] شیب قاره یی
[زمین شناسی] پیوستگى ،نزدیک ،مجاور،همجوار،پیوسته ،متصل،مربوط بهم ،مماس. چشمهای مرکب بزرگ در حشرات که در بالای سر با هم مماس هستند
شیب قاره [زمینشناسی] بخشی از حاشیۀ قاره، بین خیز قاره و فلات قاره، با شیبی بسیار کم
(زمین شناسی) دامنه ی دشتاب، دامنه ی خشکی (سطح شیب دار دشتاب که به جاهای ژرف تر دریا منتهی می شود) [زمین شناسی] شیب قاره ای - شیبی در اعماق پایین تر از فلات قاره به سمت دریا.آن بخش از حاشیه ق ...
[زمین شناسی] شیب محدب (Waxing slope)