احساس تنهایی [روانشناسی] احساس ناخوشایند عاطفی یا شناختی ناشی از بیکسی
واژههای مصوب فرهنگستان
پریشانی، دل تنگی، تنگی، خرابی، ویرانی، تاراج، خرابکاری سایر معانی: مخروبگی، بدبختی، فلاکت، بیچارگی، زاری، درماندگی، مسکینی، بینوایی، غم، اندوه، حزن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنهایی سایر معانی: یکتایی، یگانگی، تکی، وحدت، انفراد، سادگی، بی تزویری
تنهایی، خلوت، انفراد، جای خلوت سایر معانی: انزوا، تک زیستی، گوشه نشینی
احساس ناخوشایند عاطفی یا شناختی ناشی از بیکسی [روانشناسی]