روان [زبانشناسی] اصطلاحی فراگیر برای اشاره به همخوانهای کناری و لرزشی و زنشی
واژههای مصوب فرهنگستان
مایع [فیزیک] حالتی از ماده که حجم ثابتی دارد و شکل آن را ظرف دربرگیرندهاش تعیین میکند
[شیمی] مخزن هوای مایع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داراییهای زودنقد [اقتصاد] هرنوع دارایی که با کمترین کاهش قیمت و بهسرعت به فروش برود
[حقوق] سرمایه در گردش، سرمایه جاری
[عمران و معماری] کلر مایع
سَوانگاری مایعی [شیمی] نوعی سوانگاری که در آن فاز متحرک مایع و فاز ثابت جامد یا مایع بر روی یک نگهدارندۀ جامد قرار دارد
سَوانگاری مایعی [مهندسی بسپار] نوعی سوانگاری که در آن فاز متحرک مایع و فاز ثابت جامد یا مایع بر روی یک نگهدارندۀ جامد قرار دارد
[نفت] مایع محتوی گاز محلول
[برق و الکترونیک] سرمایش مایعی استفاده از مایع در گردش برای سرد کردن ( گرفتن حرارت ) قطعات الکترونیکی . گ
(فیزیک و شیمی: آبگونه ای که مولکول های آن نسبت به یکدیگر جهت و سوگیری ثابت دارند و بنابراین از برخی ویژگی های بلور برخور دارند) بلور آب دار [برق و الکترونیک] بلور مایع نوعی ترکیب آلی در فاز ...
[پلیمر] پلیمر بلور مایع