سپیده دم، فجر، پگاه، سحر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چراغ چشمکزن [حملونقل ریلی] چراغی که دورۀ روشنی آن کوتاهتر از دورۀ خاموشی آن است
واژههای مصوب فرهنگستان
باتوم چراغدار ضدشورش [علوم نظامی] نوعی چراغقوۀ ضدضربه از جنس پلیاتیلن که، علاوه بر منبع نور، از آن میتوان برای پرتاب گلولۀ گاز اشکآور و گلولۀ لاستیک ...
[سینما] نور تخت
توصیۀ پروازی [علوم نظامی] پیامی که برای هواگردهای درحالپرواز یا ایستگاه موردنظر در زمینۀ انحراف از مسیر پرواز ارسال میشود
توصیۀ هواشناسی پرواز [علوم نظامی] خدمات مربوط به مشاوره دادن در مورد پرواز و پیشبینی هوانوردی که آن را سازمان هواشناسی پرواز ارائه میکند ...
(در هواپیمای مسافربری) مهماندار
اجازه پرواز [علوم نظامی] 1. دادن مجوز برخاستن و ترک فرودگاه به یک یا چند هواپیما 2. دادن مجوز پرواز در یک مسیر تحت شرایط معین
برگۀ پرواز [حملونقل هوایی] برگهای که در هنگام صدور کارت پرواز، نمایندۀ شرکت هواپیمایی از بلیت جدا میکند
(خدمه و خلبانان هواپیما) کارکنان هواپیما
عرشه پرواز [حملونقل دریایی] عرشهای که بر روی آن عملیات هوایی هدایت و انجام میشود؛ در ناوها یا شناورها بخشی از آزادعرشه به این امر اختصاص مییابد و در ناوهای هواپیما&zw ...
(کشتی هواپیمابر) عرشه (که هواپیماها از آن به پرواز در می آیند)، عرشه ی پرواز، عرشه ناو هواپیمابر