صدا، ندا، فراخوانی، پیشه، پیشه و شغل، فراخواننده سایر معانی: حرفه، شغل، کار، بانگ، صدا زدن، تلفن زنی، سخن پراکنی، انگیزه، رسالت، احساس نیرومند (به ویژه در جهت خدمت به دیگران)، فریاد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی