غبن، خسارت، اسیب، زخم، جراحت سایر معانی: آسیب (بدنی)، صدمه، گزند، تباهی، غبن ghabn، زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی، طب و دامپزشکی زخم [حقوق] غبن، خسارت، زیان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضایعۀ استخوانی [اَرتاپزشکی] اصطلاحی عمومی برای هرنوع ناهنجاری استخوانی ناشی از عفونت یا تودینه یا صدمه که در پرتونگاری بهصورت روشن یا متراکم دیده میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
ماشرا، یکجور افت درختان میوه، نوعی شته یا کرم، برفک، فاسد کردن، فاسد شدن سایر معانی: هر چیزی که به تدریج فاسد و نابود کند، مصیبت، تباهگر، تباه کردن، (پزشکی) تبخال، تاول لب ها (canker sore هم ...