فحشاء سایر معانی: هرزگی، فسق، شهوت پرستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرزه، خارش دار، کرمکی، دارای فکر شهوانی سایر معانی: شهوت انگیز، شهوتی، شهوانی، حشری، هیز
زبان دراز، سرکش، بی تربیت، خشن، شهوانی، افسار گیسخته، گدای سمج و بیادب سایر معانی: (اسکاتلند)، بی ادب، عامی، حشری، شهوتی، برانگیخته (از نظر جنسی)