سر مقاله کوچک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] رهبری با تمرکز روی مدیر
[سینما] فیلم شفاف
پیش اهنگ، سردسته، پیشرو، سرقطار
سرپرست گروه [گردشگری و جهانگردی] در برنامههای گردشگری ویژۀ آموزش زبان، شخصی که برطبق قرارداد برای همراهی و نظارت بر گروهی خاص، بهویژه کودکان و نوجوانان، تعیین میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(کالایی که برای جلب مشتری ارزان و یا حتی با ضرر فروخته می شود) کالای مشتری آور، کالایی که با ضرر فروخته میشود برای جمع کردن مشتری
[سینما] ته فیلم انتهایی
(حقوق) دادخواهی مجدد، دفاع مجدد، درخواست تجدیدنظر، استیناف [حقوق] (حق) درخواست تجدید نظر، دستور دادگاه به طرفین دعوی برای تجدید دادخواست یا دفاعیه
[سینما] (نوار) راهنمای پایان
سرهوادار [ورزش] در ایران، فردی که هدایت دستهای از هواداران تیم ورزشی در زمان مسابقه را بر عهده دارد
گشتبر [گردشگری و جهانگردی] مجری برنامۀ گشت در طول سفر
مدیر، سرپرست، مدیر تصفیه، رییس، فرمدار، وصی و مجری سایر معانی: (حقوق) مدیر و مباشر امور و اموال شخص دیگر، امین ترکه، کارتراز، قیم، متولی، اداره کننده، مجری، رئیس [کامپیوتر] مدیر- نام حسابی ک ...