فهرست راهنما، کتاب راهنما سایر معانی: کتابی که حاوی نام و نشانی افراد ویژه ای است، نام کتاب، نام دفتر، وابسته به مدیریت یا کارگردانی یا راهنمایی، مدیری، سرپرستی، رهنمایی، کتاب راهنما (به ویژ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(فهرست اشخاص یا چیزهایی که باید مورد مخالفت یا از بین رفتن قرار بگیرند) فهرست قربانیان، فهرست ضربه