آخر، بعدی، اخیر، دومی، اخری، عقب تر، این یک سایر معانی: آخری، نهایی، پایانی، پسین، واپسین، اخیرالذکر، پسین گفته، پسین یاد، دومی (در برابر: اولی former) [ریاضیات] نوع اول، دوم، اخیر، قسمت اخی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: mormon
آخرت، مرگ
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Mn2+,Mg)35Sb3(Mn3+,Fe3+)9(BO3)16O32 - وجه تسمیه : از نام Fritz Blatter (1943-) کلکسیونر آلمانی
صدای به هم خوردن ظروف چینی، صدای تلق تلق، تق تق کردن، تلق تلق کردن، به تلق تلق در آوردن، کرپ کرپ کردن، سر و صدا، بیا و برو، هیاهو، جغ جغ یا تلق تلق کردن، صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
گرده سینی
flatterer, n•چاپلوس، چرب زبان، متملق، چاخان، آشمال، لاوه گر
چاپلوسانه، متملقانه، ازروی سبزی پاک کنی
چاپلوسی، خوش ایند، خود ستایی، خوشامد، خوش آمد، تملق سایر معانی: تعریف زیادی، مداهنه، لاوه، شفرا، آشمال، پلواس، موس موس
دیس، صفحه گرامافون، بشقاب بزرگ، هر چیز پهن سایر معانی: (ظرف) دیس، بشقاب بیضی، خوانچه، تریان، طبقچه، صفحه ی گردان (که صفحه ی گرامافون را روی آن قرار می دهند)، (عامیانه) صفحه ی گرامافون [سینما ...
شلختگی، پچلی
استقرایی، از معلول بعلت رسیده، استنتاجی، با استدلال قیاسی، از مخلوق بخالق پی برده سایر معانی: مبتنی بر تجربه و مشاهده، تجربی، آزمون مدارانه، وابسته به پدیده سنجی (مخالف از علت به معلول یا: a ...