ارابۀ فرودی که چرخهای اصلی چپ و راست آن عقبتر از مرکز ثقل هواگَرد و چرخ دماغه در جلوی آن است [حملونقل هوایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
محوطهای موقت یا دائم در داخل یا نزدیک جنگل برای جمعآوری و دستهبندی فراوردههای جنگلی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
دستور کتبی صاحب کشتی یا نمایندۀ او به انباردار یا متصدیان گمرک برای تحویل کالا [حملونقل دریایی]
بخشی از لوازم تدارکاتی که پس از پیاده کردن تدارکات رزمی اولیه در کشتی باقی میماند [علوم نظامی]
دور شدآمد پیش از فرود هواگرد [علوم نظامی]
زاویۀ بین محور طولی هواپیما و زمین در هنگام تماس چرخها با باند فرودگاه|||متـ . زاویۀ نشست [حملونقل هوایی]
نشست هواپیما درحالیکه ارابۀ فرود بسته یا نیمهباز مانده است [حملونقل هوایی]
نشست هواگرد در جهت ورزش باد [حملونقل هوایی]
چرخی که در انتهای بدنه و عقبتر از ارابۀ فرود اصلی قرار دارد و دُم را بر روی زمین نگه میدارد [حملونقل هوایی]