[برق و الکترونیک] فیلامان لامپ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکترونیک : لامپ - ساعت
[سینما] جای لامپ - محل لامپ
[سینما] جا چراغی / چراغ / محفظه چراغ
رجوع شود به: brachiopod [زمین شناسی] اصطلاح معادل واژه براکیوپود
دوده، دوده چراغ، سیاه یکدست سایر معانی: دوده ی چراغ (که در ساختن رنگ و مرکب و غیره کاربرد دارد)، دوده چراه، با دوده سیاه کردن
رجوع شود به: lamprey، یکجور ماهی
مارماهی سایر معانی: (جانور شناسی) ماهی مکنده (مار ماهیان راسته ی petromyzonifomes که بی آرواره بوده و دهان قیفی شکل دارند)
آباژور، حباب (چراغ)، گنبده ی چراغ، نورافشان، نورتاب، حباب، آباژور [سینما] آباژور / حباب
[معدن] چراغ کاربیتی (خدمات فنی)
(برق و مکانیک) لامپ قوسی، لامپ جرقه ای (arc light هم می گویند) [سینما] لامپ آرک - لامپ قوسی - چراغ قوسی (آرک ) - چراغ آرک / چراغ قوسی
[نفت] گیره ی لوله تمیزکاری