(امریکا ـ خودمانی) دارو یا ماده ی مخدر که مخفیانه برای گیج یا بیهوش کردن در مشروب کسی بریزند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمود، خاموشی، خاموش شدن چراغ ها، قطع کامل برق، خاموشی شهر، متبادل سایر معانی: خاموشی (در اثر کمبود برق یا اشکال فنی و غیره)، از یاد بردن چیز بخصوص، سانسور کردن، جلوگیری از پخش خبر درباره ی م ...
پرانش [مهندسی بسپار] بیرون راندن قطعۀ فشردهشده با یکی از سنبهها از درون حفرۀ قالب، پس از تکمیل عمل فشردن
واژههای مصوب فرهنگستان
زیبا سایر معانی: نگاه سیر، نگاه کامل، مقدار دارو (و غیره) لازم برای هر چشم، به اندازه ی نیاز چشم، مقدار زیاد
(امریکا - خودمانی)، سخت ترین ضربه ی مشت زن، مشت کوبنده، مشت آهنین