[عمران و معماری] پارچه چتایی - گونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزش : نوعى سلاح بنام ده دست
پیشامدگی، پیشرفتگی
[عمران و معماری] زبانه
معاونت، یاری، اجودانی، معینی سایر معانی: (ارتش) آجودانی، مساعدت
فریار [علوم نظامی] افسری که فرماندهان عالیرتبه را در امور مختلف، برای پیشبرد وظایف آنان یاری میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
کمک، یار، یاور، اجودان، معین، مساعد سایر معانی: وردست، معاون، (ارتش) آجودان
کارگزینی [علوم نظامی] بخشی از ستاد نیروهای مسلح که مجری طرحهای مربوط به مدیریت نیروهای انسانی است|||* مصوب فرهنگستان اول
اجودانی، معینی، معاونت، یاری، مساعدت
یار، یاور، معین، دستگیر، مد دکار، کمک
یارى کننده، یارى، معاون
ورزش : هنر استفاده از جو