درزههایی که متعلق به یک دسته درزۀ واحد نیستند [زمینشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
موادی برای جلوگیری از ورود آب و آشغال یا مواد خارجی به داخل درز [درونشهری]
← شکافه [زمینشناسی]
درزهای که براثر فشارش (compaction) نیروهای زمینساختی به وجود میآید [زمینشناسی]
درزهای که براثر سرد شدن یک سنگ آذرین به وجود میآید [زمینشناسی]
درزهای در سنگهای رسوبی به موازات صفحۀ لایهبندی [زمینشناسی]
درزهای که بر خطوارههای اصلی سنگ عمود است [زمینشناسی]
درزۀ موازی سطح زمین در تودههای آذرین [زمینشناسی]
درزهای که براثر نیروهای کششی به وجود آمده است [زمینشناسی]
قطعۀ کوچکی از غضروف یا استخوان که در مفصل سرگردان است [اَرتاپزشکی]
رگهای کوچک در یک درزه [زمینشناسی]
هریک از صاحبان کشتی یا کشتیهایی که به دو نفر یا بیشتر تعلق دارد [حملونقل دریایی]