درزه [زمینشناسی] نوعی شکستگی در سنگ که براثر آن هیچگونه جابهجایی در دو طرف سنگ مشاهده نمیشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[حقوق] تعهد تضامنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مفصل کابل، جعبه تقسیم
[ریاضیات] تابع مشخص توأم
[حقوق] کمیسیون مشترک حل و فصل دعاوی (بین المللی)
[عمران و معماری] رابط اتصالی
چگالی درزه [زمینشناسی] نسبت طول درزه به واحد سطح
[ریاضیات] چگالی توأم
[عمران و معماری] انتقال گره - جابجایی بندی - تغییر مکان کنجی
توزیع توأم [آمار] توزیع یکجای دو یا چند متغیر تصادفی |||متـ . توزیع چندمتغیره multivariate distribution
[ریاضیات] تأثیرات مشترک
[برق و الکترونیک] شورای مشترک مهندسی وسایل الکترونیکی یک گروه کاری آمریکایی که به منظور حل مشکلات الکترونیکی در صنعت تاسیس شده است .