جلا، جلا دادن سایر معانی: لاک والکل (براق)، لاک ژاپنی، آبگونه ای که برای خشک کردن رنگ به کار می رود (japan drier هم می گویند)، کشور ژاپن (پایتخت: توکیو - 372313 کیلومتر مربع - متشکل از جزایر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) شبدر ژاپنی (lespedeza striata از خانواده ی pea که در جنوب غربی ایالات متحده به عنوان علوفه کشت می شود)، شبدر ژاپنی
[حسابداری] سازمان تجارت خارجی ژاپن
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی، ژاپنی سایر معانی: وابسته به کشور ژاپن و زبان و فرهنگ و مردم آن، اهل ژاپن، ژاپونی
(گیاه شناسی) اکلیل ژاپنی (جنس pieris japonica از خانواده ی heath)، بوته همیشه سبز اسیایی
گربه ی ژاپنی (که دم کوتاه و پر پشم و موی نرم و ابریشم سان دارد)
(سگ) چین ژاپنی (سگ کوچک که موی بلند و ابریشم سان دارد و دم آن حلقه است)
(گیاه شناسی) زنبق ژاپنی (iris kaempferi)، زنبق ژاپونی
رجوع شود به: chinese lantern
(گیاه شناسی) خرمالو (diospyros kaki)
(گیاه شناسی) آلوی ژاپنی (prunus salicina که میوه ی زرد یا سرخ می دهد)
ژاپنی شدن