تند، گس، دبش، تند خو، سوزاننده، زننده سایر معانی: تلخ، تند و تیز، سوزش آور، (سخن) تند و زننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم، رنجش اور سایر معانی: یکساله، سالیانه، هر ساله، سالانه، (کتاب یا مجله) سالنامه، سالی یک بار، (گیاه شناسی) تک ساله، سالپای، یکسال زی، رنج آور، اذیت کننده، آزار دهنده، آزارگر، ناراحت کنن ...