فرستاده هایا صادرات نامحسوس، فرستاده های نامعلوم، دررو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جوهری که پس از حرارت دادن و غیره هویدا می شود) جوهر ناپیدا، جوهر نامرئی
[نساجی] نور مرئی
[برق و الکترونیک] تابش نامریی
[برق و الکترونیک] پرتوهای نامریی
[کامپیوتر] نوسازی نامرئی .
[کامپیوتر] سایه دار کردن نامرئی - کد پنهانی در یک تصویر به منظور حمل پیامهای امنیتی یا اطلاعات " حق کپی " . چنین کدی موجب تغییر بسیار کم کنتر است ( وضوح ) بر روی ناحیه ی بزرگی از تصویر می شو ...
ابرها خورشیدرا ناپدیدمیسازند
1- خداوند 2- جهان باقی، دنیای دیگر
سمعک کاملمجرایی [شنواییشناسی] سمعکی که کاملاَ درون مجرای گوش جا میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
غایب، پنهان، مخفی، پنهانی، مستور، مکنون سایر معانی: نهان، اسم مفعول فعل: hide، نهفته، پوشیده
پنهان، نا پیدا، نهفته، پوشیده، مکنون، در حال کمون سایر معانی: بالقوه، موجود (ولی ناآشکار)، (بیماری و غیره) در کمون، (زیست شناسی) خفته، نهان، (روان شناسی) نهفته، ناخودآگاه [مهندسی گاز] نهانی ...