مخاطره، سرگذشت، جسارت، جرات، ریسک، مبادرت، اقدام بکار مخاطره امیز، معامله قماری، اقدام یا مبادرت کردن به سایر معانی: معامله ی قماری، داد و ستد مخاطره آمیز، کار الله بختی، سیج، سیج گیری، سیج ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاهش یافتن سرمایه بهدلیل اسقاط یا استهلاک سرمایه [اقتصاد]
واژههای مصوب فرهنگستان