[آمار] نمونه های نافذ بر هم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر قانون ـ فقه : تاویل
تلفن داخلی (مثلا در یک اداره)
[شیمی] فاصله بین صفحه ای
فضاهای میان سیارگان
زمینلرزۀ میانصفحهای [زمینشناسی] زمینلرزهای که چشمۀ آن در میانای دو صفحۀ سنگکرهای قرار دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
زمینلرزۀ میانصفحهای [ژئوفیزیک] زمینلرزهای که چشمۀ آن در میانای دو صفحۀ سنگکرهای قرار دارد
مشترکا دادخواهی کردن، میان دادخواهی کردن
واقع در میان دو قطب پیل الکتریکی
ضربان میانفزوده [پزشکی] انقباضی که بین دو ضربان بهنجار رخ میدهد بیآنکه ضربآهنگ سینوسی را تغییر دهد
[زمین شناسی] نمونه برداری به روش واسطه یابی
[ریاضیات] روش درونیابی [آمار] روش درون یابی