(لاتین) ضمنا، در میان چیزهای دیگر، میان چیزهای دیگر، میان اشخاص دیگر [حقوق] ضمنا، از جمله [ریاضیات] میان چند چیز دیگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] بین سایرین، بین سایر اشخاص، بین اشخاص نا آشنا با موضوع مورد بحث
[زمین شناسی] شیار اطراف محل قرار گرفتن شاخک روی سر
[نساجی] اینتر لاک گی تینک ( وضعیتی در ماشین بافندگی حلقوی که سوزنهای صفحه و سیلندر روبروی هم قرار گرفته باشند)
[زمین شناسی] درون زمین ساختی
[حقوق] بین طرفین
[حقوق] حکم بین طرفین دعوی
(میان شاخه های مختلف نیروهای ارتشی) میان یکانی،میان رسته ای، داخل قسمت، بین ادارات علوم نظامى : بین یکانها در حین خدمت
[حقوق] بین خود ایشان
[عمران و معماری] تبدیل ورودی
پایایی بین مشاهدهگران [علوم سلامت] درجۀ توافق میان دو یا چند ارزیاب که از اطلاعات یکسان از واحدهای تحلیل یکسان استفاده میکنند|||متـ . پایایی بین ارزیابان inter-rater reliab ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پایایی بین ارزیابان [علوم سلامت] ← پایایی بین مشاهدهگران