انتگرال خمیده‌خطی [ریاضی] انتگرالی که بر روی یک خم راستیدنی تعریف شود
واژه‌های مصوب فرهنگستان
(ریاضی) انتگرال معین [ریاضیات] انتگرال معین، جامعه ی معین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] مشتق انتگرال
[ریاضیات] حساب دیفرانسیل و انتگرال
[ریاضیات] دیفرانسیل گیری از یک انتگرال
[ریاضیات] انتگرال دیریکله
[ریاضیات] انتگرال غالب
انتگرال تبادل [فیزیک] انتگرالی بر روی مختصات فضایی دو ذرۀ یکسان که حاکی از برهم‌کنش بین حالت اولیۀ دو ذره و حالت پس از مبادلۀ مکانی آنهاست ...
انتگرالِ نمایی [ریاضی] فرمول‌دار
[ریاضیات] معادله های انتگرال فردهولم
[ریاضیات] قضیه ی اساسی حساب دیفرانسیل و انتگرال انتگرال های خط
[ریاضیات] انتگرال خطای گاوس