دریافت غذا [تغذیه] مقدار غذای مصرفی در مدتزمان معین، معمولا یک شبانهروز
واژههای مصوب فرهنگستان
[آب و خاک] زاویه آبگیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] آبگیر نیروگاه
[عمران و معماری] مجرای ورودی تلمبه
[علوم دامی] پروتئین تجزیه ناپذیر ؛ بخشی از پروتئین خام جیره که بوسیله میکروارگانیسمهای شکمبه تجزیه نشده و به همان شکل وارد شیردان می شوند .
حد بالای دریافت [علوم و فنّاوری غذا] بیشترین مقدار دریافت روزانۀ مواد مغذی تاآنجاکه خطری برای سلامت عموم افراد جامعه نداشته باشد|||اختـ . حد UL ...
[آب و خاک] آبگیری عمودی
تغذیه [زمینشناسی] فرایند طبیعی یا مصنوعی افزوده شدن آب به آبخوانها
فرایند طبیعی یا مصنوعی افزوده شدن آب به آبخوانها [زمینشناسی]
بیشترین مقدار دریافت روزانۀ مواد مغذی تاآنجاکه خطری برای سلامت عموم افراد جامعه نداشته باشد|||اختـ . حد UL [علوم و فنّاوری غذا]
مجموعهای از دادهها دربارۀ مصرف غذا شامل اطلاعاتی درمورد اشتها و الگوهای خوردن و برآوردهایی دربارۀ دریافت رژیمی معمول [تغذیه]
مقدار غذای مصرفی در مدتزمان معین، معمولا یک شبانهروز [تغذیه]